به نظر می رسد ازدواج با محارم جزء دین زرتشتی نبوده؛ زیرا چنین احکامی در هیچیک از ادیان الهی وجود نداشته است. ازدواج با محارم، یکی از تحریفاتی است که در برهه ای از زمان وارد این دین شد و سپس کنار گذاردند. چنانکه در هر دینی ممکن است تحریفاتی راه یابد و اختصاص به این دین ندارد و نمی توان این موضوع را ابزاری برای سرزنش زرتشتیان قرار داد.
هدف ما از گشودن این بحث، پاسخ به کسانی است که مدعی اند: دین زرتشت سینه به سینه و صحیح و سالم به نسل های بعد منتقل شد.
شاهنامه قضیه ی ازدواج بهمن با دخترش همای چهرزاد را بیان می کند. در پستی دیگر نیز گفتیم که معمولا انتخاب شاه در ایران باستان، براساس لیاقت نبوده. در اینجا نیز می خوانیم که وقتی که هما از پدرش باردار بود، بهمن در بستر بیماری افتاد، وصیت کرد که فرزندش که اکنون جنین است، خواه پسر باشد یا دختر، به پادشاهی برسد.
دوستمان بهرام نوشته ی زیر را برایم ایمیل کرده تا در وبلاگ بگذارم. در ابتدا آن را می آورم و پس از آن توضیحاتی ارائه خواهم کرد.
بهرام:
این فرضیه مانند آتش پرستی زرتشتیان نیز به اشتباه بر زبان تازیان افتاده بود ...
تاکنون نشان دادیم که شواهد تاریخی حکایت از رواج ازدواج با محارم میان زرتشتیان دارد اما در این نوشته می افزایم که آنان نه تنها با محارم ازدواج می کردند بلکه چنین ازدواجی را مقدس می شمردند؛ هاشم رضی با استناد به منابع کهن زرتشتی، توضیح داده است که هرکس مانع ازدواج خواهر و برادر شود، حکم او اعدام است و در قیامت برای همیشه در جهنم خواهد ماند. هرگاه کسی محکوم به اعدام می شد، با ازدواج با خواهر خود (و اگر زن بود با ازدواج با برادر خود) از مجازات مرگ بخشیده میشد. این حکایت از قداست این ازدواج داشت.